تو , من , سیگار
فقط حال حال عشق وحال

خدایا!!!میگویند:جهنمت فرداست پس چرا امروز میسوزم...!؟

عروسي مان خوب برگزار شد
حالا در خانه خودمان نشسته ايم و اين اولين شب آرامش ماست، هنوز لباس عروس و کت شلوار دامادي بر تن مان است، خسته ايم و اين شيرين ترين خستگي دنياست که پس از سال ها به هم رسيده ايم
با همان لباس عروس برميخيزد و 2 نخ سيگار مياورد و روي پاهايم مينشيند ، يکي بر لب من و ديگري بر لب او
چشم هايمان ميخندد
ميدانيم امشب چه خبر است و اين هم شيرين ترين سيگار دنيا خواهد شد
... چشم در چشم، دست در دست و چند پک عميق و فضاي خانه مه آلود ميشود
ناگاه لاي انگشتانم داغ ميشود و از اين روياي شيرين بيرون مي آيم
يادم مي آيد تو سال هاست که رفته اي بي معرفت و من هنوز با هر نخ سيگار غرق روياي تو مي شوم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,ساعت 20:50 توسط میلاد|



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت